رونق گرفتن مراسم اربعین طی سالهای جاری و حضور دهها میلیون عاشق حسینی از سراسر جهان، بشارت آماده شدن سپاه بزرگ اسلام برای یاری آخرین حجت حق و فراگیر شدن نام و یاد امام حسین(ع) است.
انتظار ظهور امام زمان(عج) تنها منوط به یک امر قلبی نمیشود، بلکه این انتظار باید همانطور که در زیارت اربعین به آن اشاره شده است در عمل شیعیان نیز جلوه پیدا کند. شیعهای که قلباً تسلیم امر امامت است و در شئونات زندگی از اوامر اهلبیت(ع) اطاعت کند و نسبت به دشمنان ایشان بیزاری داشته باشد را میتوان در جریان ظهور و انتظار فعال دانست.
در این پیادهرویها باید یک پیوند قوی در قلبمان بین کربلا و ظهور رخ دهد بهطوریکه بعدازآن با قلبی مالامال از اندوه صدا بزنیم «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ».
در روایتی از امام صادق(ع) نسبت به کسانی که در مسیر پیادهروی اربعین قرار میگیرند آمده است: کسانی که بهقصد زیارت سیدالشهداء(ع) در این مسیر قرار میگیرند، هر قدمی که برمیدارند برای آنها ثواب نوشته میشود و این کار باعث از بین رفتن گناه و معصیت و ترفیع درجه برای زائر است. خداوند مَلِکی را بر این زائر قرار میدهد و این ملک ثوابها را یادداشت میکند و وقتی زیارت تمام شد خطاب به وی گفته میشود برو که تو بخشیده شدهای و دیگر گناهی نداری.
مباحث مهم پیرامون ظهور امام زمان(عج)
یکی از مواردی که در میان مردم و خواص از آن صحبت میشود، ظهور و قیام است. خیلی دیده میشود که ظهور و قیام در کنار هم یکسان پنداشته میشوند، اما این دو متفاوت هستند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده که آن حضرت نیز به دوگانگی ظهور و قیام اشاره کردهاند. سه مبحث مهم پیرامون ظهور مطرح است که تلاقی و همپوشانی اربعین با آنها را میتوان بحث کرد.
نشانههای ظهور
اولین مبحث نشانههای ظهور است. منظور از نشانههای ظهور، علائم ظهور است؛ که ازجمله صدای جبرئیل است که میفرماید حضرت مهدی(عج) ظهور کرد. برخی نشانهها نیز همانند خروج دجال، سفیانی و یمانی از نشانههای قبل از ظهور هستند. ظهور برای مردم بسترهای زندگی صحیح و سالم را فراهم میکند و همه خوبیها همراه ظهور است. البته اربعین و پیادهروی آن در قالب نشانههای ظهور مطرح نیست و در هیچ روایتی اشارهای به این موضوع نشده است.
دومین مبحث شرایط ظهور است که تفاوتی با نشانههای ظهور دارد. نباید این شبهه پیش بیاید که وقتی شرایط ظهور را تحقق بخشیدیم، بگوییم حتماً ظهور رخ میدهد. شرایط ظهور نصابی دارد که ما نصاب آن را نمیدانیم. به خاطر همین دقیقاً زمان رخداد ظهور را نمیتوانیم پیشبینی کنیم؛ لذا گفته شده کسانی که برای ظهور، زمان تعیین میکنند کذاب هستند. بهطورکلی برای ظهور سه شرط توسط بزرگان دینی ما همانند شیخ صدوق، شیخ طوسی و شیخ مفید بیان شده است. ازجمله شیخ طوسی میفرماید ظهور در یک مثلث سهضلعی قابل تحقق است که یکی از اضلاع آن اراده حقتعالی است. دومین ضلع، اراده امام زمان(عج) و سومین ضلع، اراده و آمادگی مردم است. وقتی این بحث را با اربعین تطبیق دهیم در اینجا نیز نمیتوان گفت اربعین از شرایط ظهور است، بنابراین وظیفه ما این است که بهسوی آمادگی گام برداریم و شرایط ظهور را فراهم کنیم. چراکه مردم در اجرایی شدن ظهور نقش مهمی بر عهده دارند.
رابطه زمینهسازی ظهور و اربعین
سومین مبحث رابطه زمینهسازی ظهور و اربعین است. روایات مختلفی داریم که زمینهسازی ظهور را از جایگاه مردم تعریف کرده و آنها را مسئول دانسته که آستینها را بالا زده و در این مسیر قرار گیرند. هرکسی غیبت را رقم زده باید ظهور را نیز رقم بزند. غیبت اراده خدا یا امام معصوم نبوده بلکه در فضا و تنگنای بیمهری و بیتوجهی مردم به امام معصوم رخ داده است؛ بنابراین خود مردم هم باید باعث ظهور امام غائب شوند.
بهطورکلی میتوان گفت که میان اربعین و زمینهسازی ظهور تعامل و ارتباط دو سویه وجود دارد، یعنی هم اربعین عامل ترویج و اشاعه مهدویت و انتظار میشود و هم زمینهسازی ظهور به نحوی ترویج اربعین را در بردارد.
اربعین، جریانی آمادهکننده برای ظهور
در پایان زیارت اربعین سه گام مطرح میشود و میگوییم «قلبی لقلبکم سلم و رایی لک تبع و نصرتی لکم معده» (قلب من با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان و یاریام برای شما آماده است)؛ یعنی زیارت اربعین یک زیارت آماده کننده برای ظهور امام زمان(عج) است. انسان وقتی با اربعین پیوند برقرار میکند، با خود میگوید: اگرچه من در کربلا نبودم، ولیکن خود را مهیای ظهور امام زمان خویش کنم.
البته این سه گام در زیارت جامعه کبیره نیز آمده است و این سه محور زمینهسازی ظهور است و هر فرد منتظری باید این سه ویژگی را داشته باشد تا ظهور رخ دهد.
شرایط ظهور در جریان عاشورا
وقتی مردم دنیا وقایعی را ببینند و آن را لمس کنند، بهتر میتوانند با آن موضوع ارتباط برقرار کنند. اگر مقوله مهدویت را به عاشورا و امام حسین(ع) پیوند بزنیم، میتوانیم بگوییم اگر شرط ظهور امام زمان(عج) عبارت از عدالتخواهی، ظلمستیزی و مقابله با طاغوت باشد، همه اینها در جریان عاشورا دیده شده و هرکسی که با عاشورا پیوند برقرار کند این صفات را کسب میکند و وقتی این صفات کسب شد، زمینهسازی ظهور صورت میگیرد؛ یعنی باید با الگو گیری از عاشورا دنیا را عدالتخواه و ظلمستیز کرد تا مهیای فرج شود.
امام صادق(ع) در زیارت اربعین درباره هدف حادثه عاشورا میفرمایند: امام حسین(ع) خونشان را به خاطر نجات جامعه از جهل و گمراهی هدیه کردند؛ یعنی امام حسین(ع) عاشق جامعه بودند و همه هستی خود را دادند تا جامعه نجات پیدا کند و به تعبیری میتوان گفت قیام امام زمان(عج) نیز مبارزه با جهل و طاغوت است.
در مورد ظهور امام زمان(عج) در دعای افتتاح میگوییم «اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تعز بها النفاق و اهله» (خدایا برای دولت کریمهای بهسوی تو مشتاقیم که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانی و نفاق و اهلش را بهوسیله آن خوار سازی)؛ لذا جبهه مقابل امام زمان(عج) افراد منافق و دو رو هستند یعنی کسانی که امام را میشناسند ولی منافع آنها ایجاب میکند که به دنبال نفع خود باشند.
ضرورت امامشناسی در زیارت اربعین
برای پیوند با امام باید امام را خوب شناخت، در زیارت اربعین حدود ۶۰ صفت از ویژگیهای امام حسین(ع) آمده است. همین اتفاق باید در پیوند با امام زمان(عج) بیفتد و اوصاف آن حضرت در زیارت آل یاسین آمده است؛ لذا جامعهای میتواند با امام ارتباط برقرار کند که امام را بشناسد و بداند امام زمانش چه کسی است.
جامعهای که در مقابل امام حسین(ع) قرار گرفتند یک جامعه دنیاگرا بودند؛ یعنی امام را میشناختند و فضائل امام را میدانستند ولی دوستی و حب دنیا به آنها اجازه همراهی امام را نمیداد. بعضی افراد در نظام زندگی میدانند باید منتظر و زمینهساز ظهور امام زمان(عج) باشند و رضایت آن حضرت را حاصل کنند و زندگیشان مهدوی باشد ولی میگویند که دوست دارند در دنیا یک زندگی راحت و آسوده داشته باشند.
کسانی با امام مقابله کردند که آخرت خود را به بهائی ناچیز فروختند؛ بنابراین آنها آخرت را میشناختند، از بهشت و جهنم خبر داشتند، ولی گویی این دنیا را با آخرت معامله کردند و به تعبیری گفتند فعلاً این دنیا نقد است و نقد را چسبیدند.