کارول خٍرچین بانوی هلندی است که مسیر زندگی وی با یک خواب در شب قدر تغییر میکند. وی مسلمان میشود. نام زهرا و حجاب چادر را انتخاب میکند. مسیر زندگی او به کربلا هم باز شده است و در مورد پیاده روی اربعین وصف عجیبی دارد و معتقد است: میلیونها زائر در این مسیر نقطه مشترکشان عشق امام حسین(ع) است.
وی میگوید:
«من هرشب قبل از استراحت با خداوند صحبت کردم. از خداوند پرسیدم آیا تو واقعاً اینطور که مسلمانان میگویند هستی؟ تصورم این بود که این دین برای اروپا یا آمریکا نیست. همواره دوست داشتم مسلمان شوم.
یک شب در ماه رمضان خوابی دیدم. در خواب یک آقای سیدی دست چپ خودم دیدم که نشسته است. ایشان به من گفت شما دیشب با خدا صحبت کردی. شما میخواستی مسلمان باشی و شما تصور میکنی اسلام برای شما نیست. شما اشتباه گفتی. انشاءالله شما مسلمان میشوی و خداوند گناهان شما را پاک میکند.
او یک کتاب قرآن در دست داشت و آن را به دست من داد. به من گفت بیا بیرون برویم. رو به فرزندم کرد و گفت او را تربیت کن. از او مواظبت کن و او را مسلمان تربیت کن. یک باره دیدم آن آقا رفت.
اسلام راه راست و صحیحی است.
وقتی مسلمان شدم با خانوادهام به مشکلاتی خوردم.
پدرم گفت اگر مسلمان شدی نباید حجاب داشته باشی اما من متوجه بودم که اگر مسلمان باشم حجاب برایم واجب است و باید بپوشم
خواب عجیب شب قدر
بیدار شدم و با قرآن نزد همسایه مسلمانمان که از ترکیه بود رفتم و خوابم را به او تعریف کردم. آنها گفتند امشب «لیله القدر» است. خیلی تعجب کردند. یک ماه بعد یک خانم اندونزیایی را در دانشگاه ملاقات کردم. خوابم را به او تعریف کردم و یک قرآن به من هدیه داد که به زبان هلندی بود. وقتی آن را خواندم، به آرامش دست یافتم و همه ناراحتیهایم از بین رفت.
واقعاً به این نکته رسیدم که اسلام راه راست و صحیحی است. وقتی مسلمان شدم با خانوادهام به مشکلاتی خوردم. پدرم گفت اگر مسلمان شدی نباید حجاب داشته باشی اما من متوجه بودم که اگر مسلمان باشم حجاب برایم واجب است و باید بپوشم.
پدر و مادرم دیدند که چقدر ناراحتم.الان با چادر در هلند با پدرم بیرون میروم و مشکلی با این مسأله ندارد.
انگیزه برای ورود به ایران
کارول خٍرچین در ادامه تعریف میکند: در هلند، آزادی بی حد و حصر است. این وضعیت برای فرزندانم سخت بود. از سوی دیگر یک مدرسه برای شیعیان هم نداریم. مسجد و حسینیه هم به ندرت وجود دارد. در حسینیه گاهی مجلس برپا میکنیم. کتاب هم به ندرت یافت میشد. از این جهت به این فکر افتادم یک زبان یاد بگیریم تا به یکی از کشورهای مسلمان برویم. همسرم به قم آمد. یک آقایی در قم خیلی علاقه داشت به ما کمک کند. الحمدلله کارمان درست شد و وارد قم شدیم.
در همین رابطه بخوانید:
بخشش و رأفت در اسلام برایم جلب توجه کرد
کارول خٍرچین از جذابیتهای اسلام میگوید: چیزی که برایم جذاب و آرامبخش بود ماجرای خوابی بود که قبلاً دیدم. آن مرد در خواب به من گفت خداوند گناهان تو را پاک میکند. بنابراین ابتدا بخشش و رأفتی که در اسلام بود برایم جلب توجه کرد. من در آموزههای اسلام عشق و محبت و آسانی دیدم. از طرفی دیگر این دین را به مسیحیت نزدیکتر دیدم. اسلام دین سختی نیست؛ اگر واقعاً به خداوند عشق داریم، او ما را کمک میکند.
با همسرم که آشنا شدم، او به من گفت من شیعه و سید هستم. از او پرسیدم شیعه چیست؟ او از امام حسین(ع) به من گفت. وقتی درباره امام حسین(ع) در اینترنت جستجو کردم، به امام محبت پیدا کردم و گفتم این همان حسی است که در خواب تجربه کردم. از این جهت دین اسلام را دین راستین و مذهبم را مذهبی حقیقی یافتم. تا قبل از مسلمانی من از آنجایی که در زندگی خیلی بدی دیده بودم، خیلی تمایل نداشتم با دیگران صحبت کنم، اما به خاطر مطالعه زندگی امام حسین(ع) تصورم تغییر کرد.
چرا عمل نمیکنیم؟
امام حسین(ع) برای ما با تشنگی از دنیا رفت و شهید شد. او با میل خود رفت. ما هر روز آب میخوریم و «السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین» میگوییم و تمام زندگانی امام حسین(ع) را میدانیم اما از این ناراحتم چرا عمل نمیکنیم؟ امام حسین(ع) واقعاً سختی زیادی در عاشورا دید.
انشاءالله ما از آنها یاد بگیریم. امام حسین(ع) برای جنگ نرفت بلکه برای کمک به مردم دنیا رفت. داعش مثل یزید است. یزید با وجود داعش الان هم زنده است. زینب(س) دو فرزند خود را به خاطر اسلام و در راه امام حسین(ع) فدا کرد. امالبنین چهار فرزند خود را همراه امام حسین(ع) فرستاد و شهید شدند. او از این مصیبت ناراحت نشد اما برای امام حسین(ع) بسیار گریه کرد.
نقطه مشترک اربعین، عشق امام حسین(ع)
کارول خٍرچین از سفر خود به کربلا تعریف میکند: سه سال قبل در ایام اربعین از هلند با کاروان به زیارت امام حسین(ع) رفتیم. در آنجا بیشتر از ایران و افغانستان بودند، اما از آلمان، هلند و بلژیک هم بودند. ابتدا به ایران آمدیم. سپس قم و جمکران را زیارت کردیم. پس از زیارت امام رضا(ع) به نجف رفتیم و بعد 30 روز تا حرم امام حسین(ع) پیاده راه را طی کردیم.
وقتی به کربلا رفتم، واقعاً معجزه دیدم. اگر 20 میلیون زائر به خاطر عشق امام حسین(ع) با یکدیگر از هر نژادی و یا فقیر و ثروتمند آنجا میروند، نقطه مشترکشان عشق امام حسین(ع) است.
من چند سال قصد داشتم کربلا بروم، اما قسمت نبود. وقتی به کربلا رفتم، واقعاً معجزه دیدم. اگر 20 میلیون زائر به خاطر عشق امام حسین(ع) با یکدیگر از هر نژادی و یا فقیر و ثروتمند آنجا میروند، نقطه مشترکشان عشق امام حسین(ع) است. همه تمایل دارند مانند سیده زینب(س) پیادهروی کنند. در هلند مردم به یکدیگر کمک میکنند، اما در زیارت اربعین طور دیگری بود و مثل بهشت بود. یک عده ضعیف بودند، عدهای دیگر با فرزند کوچک خود حضور داشتند؛ با وجود سختی و مشقتی که داشتند، ناراحت نبودند. افرادی هم بودند که پا نداشتند، اما با این حال به عشق امام حسین(ع) به کربلا رفتند.
زیبا یا زشت، فقط عبادت خداوند و عمل به اسلام مهم است
کارول خٍرچین در آخر توصیهای هم برای دختران جوان دارد و میگوید: حجاب تنها در اسلام نیست بلکه در هر دینی زنان باید حجاب را رعایت کنند. اگر ما در دین مسیحیت نگاه کنیم، مریم(س) هم حجاب داشت و او واقعاً خانمی پاک بود. منظورم این نیست بانوانی که حجاب نمیپوشند پاکیزه نیستند، اما حجاب ما را پاکتر و مسلمانی ما را کاملتر میکند. مثلاً وقتی با ماشین میرویم و کمربند میبندیم، زمانی که تصادف میکنیم، کمربند به ما کمک میکند کمتر آسیب ببندیم. تصور میکنم حجاب همین طور است. انسان را از خطرات حفظ میکند.
حجاب تنها به مقنعه نیست بلکه مفهومی بالاتر از اینهاست. وقتی مشهد بودم، تعدادی دختر را دیدم که فقط حجاب پوشیدند، اما آرایش زیادی داشتند. مردان به راحتی با آنها صحبت میکردند. اگر شما زیبا یا زشت هستی، فقط عبادت خداوند و عمل به اسلام مهم است.