در یکی از شب‌ها که یکی از بچه‌های کوچک به موکب ما جهت ماساژ آمد؛ دختری ۴ساله به نام رقیه …
arbaeen.ir با مرور خاطرات اربعین سال‌های اخیر به کمک مخاطبان خود؛ سعی کرد امسال حال و هوای معنوی این سفر معنوی و خاص را حفظ و روزهای سخت فراق و لحظه‌های دلتنگی را سپری کند. چندی پیش هم نتایج مشارکت مخاطبان در این مسابقه اعلام شد.
در همین رابطه بخوانید:
زینب حسن‌زاده، بانوی ۲۳ سالهٔ مازندرانی یکی از برگزیدگان مسابقهٔ روایت اربعین من بود.
این بانوی مازنی که سال گذشته تنها سفر اربعین خود را رفته است، در گفت‌وگو با خبرنگار سایت اربعین می‌گوید: ما سال گذشته حدود ۱۰ الی ۱۱ روز در یکی از موکب‌های درمانی بودیم و کار پانسمان و ماساژ زوار امام حسین(ع) را انجام می‌دادیم. آن حال و هوا برای من بسیار جدید و جذاب بود. در موکب ما علاوه بر بخش درمانی و تزریقات، بخشی وجود داشت که به زوار اربعین خدمات ماساژ درمانی ارائه می‌کرد. بنده نیز در این بخش توفیق خدمت داشتم.
وقتی رقیه ما را منقلب کرد
وی در توضیح بیشتر بیان می‌کند: خانم‌هایی که در این بخش فعالیت می‌کردیم، بسیار تمایل داشتیم بچه‌های کوچکی که در مسیر پیاده‌روی خسته می‌شوند را ماساژ دهیم. در یکی از شب‌ها که یکی از بچه‌های کوچک جهت ماساژ به موکب ما آمد. قسمت شد بنده این خدمت را انجام دهم. حوالی غروب بود و هوا تقریباً تاریک شده بود، ناگهان برق موکب قطع شد و فضا تاریک شد. برای این‌که دختربچه‌ای که مشغول ماساژش بودم نترسد، شروع کردم به عربی از او سؤال پرسیدن. چون سن زیادی نداشت، خیلی متوجهٔ سؤالات من نمی‌شد. مادرش هم کنارش نشست و من شروع کردم به پرسش همان سؤالات از مادر او. پرسیدم اسم دخترت چیست؟ گفت رقیه. ما از این نام بسیار منقلب شدیم.
زینب حسن‌زاده تعریف می‌کند: خانم‌های دیگر موکب نیز کنار ما نشستند و شروع کردیم به صحبت کردن. من از مادر این دختربچه پرسیدم دخترتان چند ساله است؟ گفت ۴ساله. تمام این لحظات روضهٔ بازی شده بودند؛ فضای تاریک، موکبی در راه کربلا، دختری ۴ساله به نام رقیه. همهٔ ما شروع کرده بودیم به گریه کردن. مادر این دختربچه که متوجهٔ دلیل گریهٔ ما نمی‌شد و حال و هوای ما را در نیافته بود، به عربی از من پرسید اسمت چیست؟ گفتم زینب. این بندهٔ خوب خدا هم به عربی شروع کرد به روضه خواندن و گریه کردن و دائم پشت سر هم نام رقیه و زینب را بر زبان جاری می‌کرد. این یکی از بهترین خاطرات اربعین من بود و حس و حال معنوی بسیار زیبایی داشت.
دلیل جذابیت اربعین، عشق امام حسین(ع) و کرامت ایشان و دل‌بستگی موجود بین همه نوع آدم‌هایی است که در سفر اربعین حضور دارند. این خیلی جذاب است، آن‌جا همه بدون وقفه می‌بخشند. کسی برایش فرقی نمی‌کند این زائر متعلق به چه کشوری است.
چرایی جذابیت سفر اربعین
وی ادامه می‌دهد: به عقیدهٔ بنده دلیل جذابیت اربعین، عشق امام حسین(ع) و کرامت ایشان و دل‌بستگی موجود بین همه نوع آدم‌هایی است که در سفر اربعین حضور دارند. این خیلی جذاب است، آن‌جا همه بدون وقفه می‌بخشند. کسی برایش فرقی نمی‌کند این زائر متعلق به چه کشوری است، بلکه مهم خدمتی است که به زوار امام حسین(ع) ارائه می‌شود. این دل‌بستگی و کرامت بسیار روح‌نواز و چشم‌نواز است.
حسن‌زاده در ادامه به عدم حضور در پیاده‌روی سال ۹۹ به‌دلیل ویروس منحوس کرونا اشاره کرده و اظهار می‌کند: وای به حال کسی که کربلا نرفته و بدتر از آن حس و حال کسی است که کربلا را دیده است. امسال اربعین که به دلیل شرایط خاص کرونا سعادت حضور در کربلا در ایام اربعین را نداشتیم، بسیار حس ناگواری را تجربه کردیم. حس جا ماندگی عجیبی داشتیم. اما خوش‌بختانه این احساس با یک کار جهادی پیوند خورد و باعث شد اندکی بر حس جا ماندگی خود غلبه کنیم.
وی بیان می‌کند: ما در شهرستان قائم‌شهر یک گروه جهادی داریم که به لطف امام حسین(ع) قسمت شد امسال از روز اربعین تا شهادت امام رضا(ع) در مساجد مختلف شهرمان به نیت زائران جا ماندهٔ اربعین خدمات درمانی انجام دهیم. این حس جا ماندگی به این وسیله کمی جبران شده بود. خوش‌حال بودیم که از راه دور لایق خادمی شده‌ایم. امیدواریم سال‌های آینده مجدد قسمت شود در جوار زوار اربعین خدمات‌رسانی کنیم و زائر امام حسین(ع) باشیم.
