در این مطلب سعی شده به علت یابی اتفاق راهپیمایی اربعین پرداخته شود. مثل پیشینه فرهنگی طولانیمدتی که دارد. زیرا زیارت اربعین از اولین زیاراتی است که در مورد آن صحبت شده و نسبت به انجام دادن آن تشویق شده. همچنین به عنوان یک فرهنگ شیعی محسوب میشود.
به علاوه منعهایی که صدام داشته و شکلگیری اتفاقی این حادثه در بستر رخدادهای بعد از سقوط صدام. اینها را میتوان به عنوان علت نگاه کرد. ولی کافی نیست. چون ممکن است بگوییم احادیث ترغیب به زیارت اربعین همیشه بوده و حتی اگر بخواهیم برای حوادثی مانند سقوط صدام هم مدخلیت قائل شویم، باید بگوییم از این قبیل اتفاقات در گذشته نیز واقع شده است. باید این جریان را به تقدیر تاریخی بازگرداند.
در همین رابطه بخوانید:
همچنین به بررسی ابعاد مختلف این حادثه میپردازد. به طور مشخص، ما میخواهیم از طریق فهم ماهیت و چیستی این حادثه ببینیم که رخداد راهپیمایی اربعین چه ظرفیتها و قابلیتهایی دارد. و میخواهد چه کار کند!
زیرا به لحاظ تاریخی ما نظیر این جمعیت را نداریم. بزرگترین رخدادی که خبر داریم مراسم تشییع پیکر امام راحل است. البته در مورد اجتماعاتی که در مسیر دیدار پاپ اتفاق میافتد نیز جمعیتهای بزرگی را ذکر کردهاند. ولی اگر هم جمعیت مشابهی مانند جمعیت راهپیمایی اربعین در دنیا وجود داشته باشد، که حتماً وجود ندارد، این اتفاق از این جهت که در بستر مکانی خیلی طولانی اتفاق میافتد و مهمتر از آن، اینکه صرف یک تجمع نیست، بلکه یک حرکت در قالب تظاهرات و راهپیمایی است و نکته اساسی تر شور و فضایی که بر این رخداد حاکم است با بقیه اجتماعات متفاوت است.
در همین رابطه بخوانید:
یکی دیگر از موارد مطرح شده چگونگی رفتارها و کنشهای افراد در طول راهپیمایی اربعین است. آن چیزی که همه را نسبت به این حادثه حساس کرده بعد اخلاقی معنوی آن است. اگر مردم عراق چنین حسی را به هر دلیلی پیدا نمیکردند و مداخله نمیکردند، شاید ما این قابلیتهای عجیبی را که به این حادثه نسبت میدهیم نسبت نمیدادیم. بنابراین، اینکه ما یک ظرفیت تمدنی فوقالعاده در این حادثه میبینیم به همین دلیل است.
به طور کلی میتوان موارد مطرح شده در این یادداشت را در عناوین زیر خلاصه کرد:
- علتیابی اتفاق راهپیمایی اربعین
- پیوند با انقلاب اسلامی
- کثرت جمعی
- اربعین فراتر از اخلاق
- شباهت با تجربهی سالهای اول انقلاب
- چارچوبهای راهپیمایی اربعین
- چارچوب اجتماعی-دینی
- عقلانیت یا حسابگری؟
- منطق حسابگرایانه
- دیانت لازمهی تأسیس انقلاب
- امکان تجربهی جهانی دیگر در راهپیمایی اربعین
- وجه غیرقراردادی رفتارها
- تعلق خاطر به ارزشها
- تجربهی خیرات
- مقابله با سکولاریزاسیون در راهپیمایی اربعین
با آن چیزی که در اربعین میبینیم، تصور این است که راهپیمایی اربعین در کربلا یکی از زمانها و مکانهای قدسیکننده و فتح بابهای خدایی است تا انسانها این تجربه متعالی را مجدداً داشته باشند. اربعین جایی است که یک نیروی قدسیشونده و قدسیکننده و غیرسکولار در آن ظاهر میشود و در هر سال به تناوب ظهور پیدا میکند.
علت این مسئله را مشخص نیست و به یک تقدیر تاریخی برمیگردد. اینکه چرا خداوند فضایی را باز میکند یا میبندد و چرا این امکان را میدهد یا نمیدهد را ما نمیتوانیم بفهمیم. ولی این را میفهمیم که تجربهای که اتفاق میافتد از جنس تجربههایی است که گویی پای خدا را در تاریخ باز میکند. یعنی بعد از مدتهایی که خداوند از این عالم رخت بربسته و امکان ظهور خدا در این عالم به امکنه و ازمنه خاصی محدود شده ما با موج مجددی از این ظهور و بروز مواجه هستیم و آنچه در اعمال و افعال انسانها میبینیم نشانهای از چنین بروز و ظهور است.
میتوانید متن کامل این یادداشت که نوشته دکتر حسین کچویان است را در اینجا بخوانید.