پیادهروی اربعین حسینی، آخرین هدیه تولد
سعید در جنگ تحمیلی جانباز شیمیایی شده بود. معده درد به او که بیتاب شرکت در حماسه پیادهروی اربعین حسینی بود، اجازه نمیداد که به صورت زمینی شرکت کند. کرامت و بخشندگی سعید مانع از آن میشد که درآمدش را صرفا برای خود خرج کند. به همین دلیل تصمیم گرفتم النگوی طلای خود را بفروشم و با هزینه آن سعید را به آرزویش برسانم. آخرین هدیه تولد او، بلیط سفر به کربلا در اربعین حسینی بود که سال ۱۳۹۳ روزیاش شد.
در همین رابطه بخوانید:
پس از بازگشت از این سفر، سعید همواره تکرار میکرد، «کربلا، اربعین چیز دیگری است.» جرقه ثبتنام برای دفاع از حرم نیز از همین سفر آغاز شد. بیتاب رفتن به سوریه شده بود. پس از چندین ماه پیگیری، بالاخره برای ماموریت عازم عراق شد. سعید معتقد بود، باید اجازه سربازی از حرم عمه جان حضرت زینب(س) را از برادرشان بگیرم. حتما امام حسین(ع) باید قبولم کند تا کارهای اعزامم به سوریه هماهنگ شود. اگر ارباب قبولم کند، حتما حضرت زینب(س) مرا میپذیرد. همینطور نیز شد. پس از شش ماه ماموریت در عراق به ایران بازگشت و کمی بعد راهی سوریه شد و سپس به شهادت رسید. من فکر میکنم، هم امضای سربازی از حرم عمه جان و هم امضای شهادتش را از امام حسین(ع) گرفت.
راوی: همسر شهید سعید انصاری
شهید مدافع حرم سعید انصاری | تولد: ۴۹/۱۰/۰۴ تهران | شهادت: ۹۴/۱۰/۲۴ خانطومان | مزار: بهشت زهرای تهران، قطعه ۵۰
شهید مهدی زینالدین: هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله یاد میکنند!
بسته شبهای جمعه به جهت استفاده شما برای اشتراکگزاری، استوری، تصاویر مساجد و حسینیهها و… یک روز قبل از پنجشنبه منتشر میشود.