“متن آهنگ خادم الحسین حامدزمانی”
من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم
من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم
نمی‌دانم کجایی هستم اما خوب می‌دانم
هوایی هستم و آواره‌ای در مرز مهرانم
یکی جارو به دست و آن‌یکی گوشی به گوش آمد
یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد
در این موکب از کوفه، آن موکب سخن از شام
یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد
چه شیرین است با عشقت دویدن در بیابان‌ها
به عشقت هم به دل جارو زدم هم در خیابان‌ها
در همین رابطه بخوانید:
نه تنها در میان تربتت داری شفا حتی
به خاک زیر پای زائرت دادند درمان‌ها
ستون یک‌هزار و چارصد یعنی سلام آقا
سلام ای بی‌کفن، ای تشنه‌لب، ای مانده در صحرا…
به سقای علمدارت قسم ما پای پیمانیم
به شوق یاری آرام جانت مهدی زهرا
اگر آواره ام قلبم در ایوان تو جا مانده
دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده
غم عشقت بیابون پرورم کرد و میان راه
یکی پرسید تا کرببلا چندتا ستون مانده؟..
آهنگ “خادم الحسین” را از اینجا دانلود کنید.
