«ده دقیقه به ۳ بامداد از حرم حضرت عباس(ع) آمدیم بیرون.خستگی سفر را کاملا احساس میکردم، اما حال و هوای زیارت بیشتر غلبه داشت. تا یک ساعت پیش که در خیابان میثم تمار راه میرفتیم، برای لحظهای از ابراز خستگی شرم کردم. به یادآوردم خیلی بیشتر از این راهها را کودکان حسین پیاده پیمودهاند، از کربلا تا دمشق؛ منزل به منزل.»
«درنگی در نجف» سفرنامه اربعین جواد کلاته عربی است. او تجربه سفرش به کربلا را در قالب این کلمات ریخته و خواننده را به زیارتی شاعرانه برده است. او در این کتاب از زاویه یک خادم و زائر برای مخاطبش سخن گفته و شرح مشاهداتش را نوشته است.
مشاهداتی که شاید امروز به دلیل کثرت مسافران این سفر معنوی، دیگر تازگی نداشته باشد،زمانی که او این کتاب را نوشت هنوز به شکل امروز این سفر همهگیر نشده بود و فراتر از آن نوشتن از سفر اربعین نیز رواج نیافته بود.
نویسنده در این سفرنامه میکوشد پرسشهای ذهن مخاطب را پاسخ دهد. پرسشهایی که شاید در حالت عادی ایجاد نشود ولی در ناخودآگاه ذهن خواننده وجود دارد. مخاطب تنها زمانی که پاسخی برایشان پیدا شود متوجه وجود آن سوال میشود.
در همین رابطه بخوانید:
«درنگی در نجف» سفر نامه یک خادم و زائر است
او علاوه بر زائر در نقش یک خادم به این سفر معنوی رفته است. بر همین اساس او از این زوایه دست به روایت مشاهداتش میزند. از لحظاتی که کارت خدمت به زوار گرفته و حالی که در آن لحظات داشته برای خواننده سخن میگوید.او میکوشد با روایتش حس و حال خود را به خوانندهاش منتقل کند.
استفاده از عکس اولین نکتهای است که در مرور این کتاب توجه هر خوانندهای را به خود جلب میکند. همنشینی متن و عکس میتواند براثرگذاری اثری که در دست داریم یا قرار است به مخاطب عرضه شود اضافه کند،او عکسهایی را که از موقعیتهایی که روایت در آنها اتفاق افتاده، در کنار متنش قرار داده است.
این همان ویژگی و تمایزی است که سفر نامه های زنده و پویا را از گزارشهای بیروح سفر جدا میکند و آنها را بعد از گذشت سالها همچنان به عنوان یک اثر قابل استفاده معرفی میکند.