به یادت چله نشینم ؛ اولین کتاب نوجوان با موضوع پیادهروی اربعین و خاطرات زیبای مهدی مطهری از پیادهروی در کنار خانواده است. این کتاب با توصیفات زیبا و معنوی و حال و هوای عرفانیاش نوجوانان را با فرهنگ عاشورایی و پیادهروی عبادی سیاسی اربعین آشنا میکند.
شاید تا چند سال پیش کسی فکرش را نمی کرد که پیادهروی اربعین به یکی از ارکان اصلی سفرهای ایرانیان تبدیل شود. آن هم سفری که هر ساله از چهل روز جلوتر، تب و تاب آن در دل مسافران میافتد. در این ایام پیر و جوان و کوچک و بزرگ، تنها و با خانواده راهی سفر میشوند تا ارادت خود را به سالار شهیدان حضرت اباعبالله الحسین (ع) و یارانش ابراز کنند.
در همین رابطه بخوانید:
کتاب حاضر خاطرات یکی از مسافران و عاشقان کم سن و سال اباعبدالله(ع) است که سنی کم اما دلی بزرگ دارد.
معرفی ستونهای این جاده…
در بخشی از متن کتاب به یادت چله نشینم میخوانیم:
کل مسیر نجف تا کربلا،در هر ۵۰ متر یک تیر برق بلند قرار داده اند و آنها را شماره گذاری کردهاند. به این تیر های برق «ستون» یا «عمود» میگویند. یعنی فاصله حدودا ۷۵ کیلومتری نجف تا کربلا تقسیم به ۱۴۵۲ عمود شده است. کارکرد زیادی برای این عمودها وجود دارد. اولا مسافت باقیمانده تا حرم امام حسین(علیه السلام) دقیقا مشخص میشود. ثانیا تقریبا تمام آدرسدهیها با همین عمودها صورت میگیرد.
مثلا میگویند فلان موکب در کنار عمود ۵۲۵ است. کارکرد دیگر آن در قرار گذاشتن بین همسفران است، مثلا یکی میخواهد اینجا استراحت کند ولی دیگری هنوز انرژی دارد، به هم میگویند دو ساعت دیگر عمود ۶۰۰ منتظرت مینشینم. یا افرادی که با خانواده یا با گروه دوستان پیاده روی میکنند؛ میتوانند در صورت گم کردن همدیگر، این عمودها را بعنوان نشانه قرار دهند و باهم قرار بگذارند. این هم از معرفی ستونهای این جاده…
کنار قدمهای جابر
هراز گاهی کسانی که درحال پیادهروی هستند باخودشان چیزی زمزمه میکنند، مثلا:
کنار قدمهای جابر، سوی نینوا رهسپاریم
ستونهای این جاده را ما، به شوق حرم میشماریم
شبیه رباب و سکنیه، برای شما بیقراریم
از این سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب، پر از شور و عشقیم
اگر که خدا خواست، بزودی دمشقیم
لبیک یابن الحیدر، یابن الحیدر، یابن الحیدر…