لحظهای که دوست داشتم زمین دهان باز میکرد مرا در خودش فرو میبرد…
حتما در ایام اربعین هیئتهایی که داخل صحن حرم حضرت علی(علیه السلام) عزادرای میکنند را دیدهاید…
در آن شلوغی به زحمت جایی پیدا کردم و نشستم. کنارم مرد عربی بود که دست و پا شکسته باهم حرف زدیم…
هیئتی آمد کنارمان شروع به عزاداری کردند و مدام به بزرگان اهل سنت لعن و توهین میکردند…
این مرد عرب هم سینه میزد و موقع لعن سرش را با ناراحتی تکان میداد و میگفت والله اینها شیعه نیستند، مسلمان نیستند و…
موقع نماز چون جا نبود نوبتی نماز خواندیم نمازم که تمام شد مرد عرب به نماز ایستاد…
نمازش که شروع شد، فهمیدم شیعه نیست و از اهل سنت است…
دوست داشتم زمین دهان باز میکرد مرا در خودش فرو میبرد …
قبل از اینکه نمازش تمام شود خودم را بین جمعیت گم کردم…
در همین رابطه بخوانید:
#خاطره_کاربران #مخاطبان #اعضا #شب_خاطره #وحدت #اهل_سنت
ـــــــــــــــــــ
شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
@ArbaeenIR