امتحان اصلی ما حسین(ع) است

اگر فرصت حضور در میعادگاه اربعین را بیابید، به راحتی متوجه می‌شوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن»؟

چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن» ؟

اگر فرصت حضور در میعادگاه اربعین را بیابید، به راحتی متوجه می‌شوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن» ؟
اصلا ایمان یعنی چه؟ ایمان یعنی باور عمیق خدا و اولیای او. و کجا بهتر از اربعین می‌توانی خدا را احساس و عظمت کشتی نجات او را درک کنی…ایمان، یعنی التماس‌های همراه با بغض آن مرد عربی که از اهالی العماره بود. به همراه دو فرزند کوچکش نزدیک به ۹۰ کیلومتر راه را تا مرز چزابه آمده بود. تا تعدادی از زائران را با ماشین باری خود که روی آن را با چادر پوشانده بود، برای شام و استراحت به منزل خود ببرد. زمانی که به تو التماس می‌کرد که به حق حسین(علیه‌السلام) امشب را میهمان ما باش، تو قطرات اشکش را در کنار چفیه‌ای که روی سرش گذاشته و گوشه‌ای از آن را از شدت سرما به صورت خود بسته بود، می‌دیدی.ایمان، یعنی درخواست‌های التماس‌گونه «ابومحمد» که به دلیل لهجه غلیظش، هیچ‌کس حرف او را متوجه نمی‌شد. او مدام به این سو و آن سو می‌دوید تا مسؤل کاروان را پیدا کند. تو وقتی که از دور اصرارهای او را می‌دیدی احساس می‌کردی که به دنبال مسافر است تا ماشینش را پر کند و به سمت نجف راهی شود. ولی وقتی خودت را در مسیر نورانیت و سادگی کلامش قرار می‌دهی، متوجه می‌شوی که او تعدادی ماشین کرایه کرده است. تا زائران را به صورت رایگان از مرز چزابه تا نجف ببرند. این همه اصرار و التماس او به این دلیل است که درخواست او را رد نکنی. سوار ماشین دیگری نشوی…

امتحان اصلی ما حسین(ع) است

ایمان، یعنی‌ لبخندهای مهنّد. آن جوان اهل بصره که دانشجوی کامپیوتر در بغداد است. وقتی از او می‌پرسی: مگر الان ایام امتحاناتت نیست؟ نگاهی عاقل اندر سفیه به تو می‌اندازد و می‌گوید: امتحان اصلی ما حسین(ع) است. باز لبخند ‌می‌زند… و تو متوجه نمی‌شوی که لبخندش به کوته‌نگری توست یا به خاطر رضایت از انتخابی که در سر دوراهی حسین(علیه‌السلام) و امتحاناتش کرده است.

در همین رابطه بخوانید:

ایمان، یعنی قدم‌های آهسته آن پیرمرد نجفی که می‌گفت این بار نهمی است که این مسیر را آمده است. ولی این بار چون عمل قلب باز انجام داده است، دکتر او را از آمدن منع کرده است. به همین دلیل دو تا از خواهر زاده‌هایش با یک کوله پشتی پر از قرص و دارو همراهش آمده‌اند. بعد با حالتی که درست متوجه نمی‌شوی خنده است یا گریه، می‌گوید: ولی توی این سه روز پیاده‌روی حتی یک قرص هم مصرف نکرده‌ام.

اگر فرصت حضور در میعادگاه اربعین را بیابید، به راحتی متوجه می‌شوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن» ؟
علی میری | عطش‌نامه
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا