دل نوشته «زائر شدن»
قدم پنجم: همنوا با نینوا
عمود ۱۴۵… سر بلند کن. دست بر سینه تعظیم کن. زیر لب عرض ادب کن. السلام علیک یابن امیر المومنین…
دیدار کن ابتدا با عباس بن علی(علیه السلام) که محرم درگاه است. همرنگ او شو تا راه یابی به حریم امامت. او طی کرده است این راه را؛ رسیده است به عمود ۱۴۵۲. در روز عاشورا. بخواه از او ادب ورود را.
چه حسی دارد محضرش؛ امن است. چرا که او بود عمود امن زینب(سلام الله علیها). عباس… احساس غریبی است آوردن نامی که از آن هیچ نمیدانی. ولی میدانی که عظیم است. عظیم شاید خجالت است و شرم. شاید یادآوری شنیدهها کمکت کند. سعی کن بفهمی عظمتش را، راه ورود را.
ببند چشمانت را همنوا با نینوا شو. با او نگاه کن. بنگر با او عاشورا را. ۳روز است که بستهاند آب را. کوچکترها اما طلب میکنند آب را. درگیرند اما بزرگترها درگیر آمدوشدها. مکتوباتی میرسد. میگویند امان میدهند. نه انگار آب میدهند؛ اما به شرطها و شروطها… بزرگترها میخواهند تصمیم بگیرند. ساده نیست اما…
در همین رابطه بخوانید:
کوچکترها اما کوچکاند، تشنهاند، تسلیم آباند. رجوع میکنند به امامشان. اجازه می گیرند، برای مذاکره. نه مذاکرهای در کار نیست. رخصت میخواهند برای حضور در محضر ولایت. رخصت که داده شد، ادب میکنند. ادب… نمی پذیرند شرط و شروط را، اماننامه را… نپذیرفتن امان یعنی نبود آب؛ یعنی تشنگی. کوچکترها اما تشنهاند. بریده است امان تشنگیشان.. بزرگترها اما وجودی دارند عظیم و با غیرت.
هدیه ادب
عباس تاب نمیآورد سوختن کودکان را. مهربان است… به دل شمشیرها میزند، به دست میگیرد مشک را. با مهرش، با قلبش. برای او که فرزند صاحب ذوالفقار است، ترسی ندارد. میرسد کنار نهر فرات. اما باز امتحان ادب است. باز همان ادب است که اجازه نوشیدن آب را نمیدهد. پر میکند مشک را. از شجاعت، از غیرت، از ادب. گویی مشک بندگی پر میکند. مشکی سرشار از عشق به مولایش…
باید سیراب کند کوچکترها را. میرود به میدان… به نمایش میگذارد ارزش مشک را. به هر قیمتی حفظ میکند سرمایه بندگیاش را، مشکش را… سپر مشک میکند دستش را. ارزش مشک اما بیشتر از این حرفهاست. میدهد دست دیگرش را هم برای مشکش. برای بندگیاش. نه انگار تمامی ندارد. چشمهای زیادی به مشک دوخته شده. چشم؛ چشم محافظ مشک. اما شجاعتر از چشمهای ناپاک اشقیا است. فدای ارزش مشک میشوند، چشمهای سقا… دیگر از چنگ و دندان، فقط دندانش مانده. میگیرد به دندان مشک را.
مشک همه چیز سقاست. میدهد همه هستیاش را برای او… از مشک هم میگذرد. مشک سوراخ شده با تیر نفاق و جهل. میگذرد از مشک. باز ادب میکند. عروجی زیبا، هدیه ادب است. بر زمین میافتد در برابر عطر یاس…
زائر اربعین ادب کن. عباس امامت که باشی استشمام خواهی کرد عطر یاس را…