ادب، اولین پله‌ی رسیدن کمال

یک راه ساده‌ای که همه می‌توانند اجرا کنند و زیاد حال خوش معنوی نمی‌خواهد، ادب است. ادب که می‌توانی رعایت کنی. باادب‌ها در این سفر بیشتر می‌برند! هرچند گنهکار باشند.

حجت‌الاسلام پناهیان استاد حوزه و دانشگاه و سخنران مذهبی در یک سخنرانی اظهار داشت: یک راه حلّ ساده بگو ببینم از این عظمت پرثواب بخواهم بهره ببرم باید چی‌کار کنم؟ آقا باید عاشق امام حسین(ع) باشی؟ نه خیلی راحت‌تر از این حرف‌هاست. عاشق امام حسین(ع) که ماها نمی‌توانیم باشیم. عشق یعنی محبّت خیلی شدید. ما با محبّت خیلی شدید فاصله داریم.

راه ساده برای بهره بردن از اربعین

وی با طرح این سوال که «آیا باید باتقوا باشیم، گناه نکنیم، همه کارهای خوب را بکنیم تا خوب بهره ببریم؟» گفت: بابا تو هم رقم را بردی بالا! اینکه مال عرفا و اولیاء خداست. من که نمی‌توانم آنقدر هم آدم حسابی باشم. سخت نگیر! یک راه حلّی بگو من بتوانم بروم. آقا آمدی زیارت پس باید برای اینکه بهره ببری همه کارهایت را درست کنی. هیچی دیگر، بگو من برگردم. من که آخر اوضاعم درست نیست. یک راه‌ حلّ معقول بگو که من بتوانم برسم. یک راهی که من بتوانم این راه را بروم؛ نه ایمان زیاد بخواهد، نه تقوای زیاد، نه محبّت زیاد.

پناهیان تصریح کرد: یک راه ساده‌ای که همه می‌توانند اجرا کنند و زیاد حال خوش معنوی نمی‌خواهد، ادب است. ادب که می‌توانی رعایت کنی. باادب‌ها در این سفر بیشتر می‌برند! هر چند گنهکار باشند. حسّ ادب را که به خودت می‌گیری، پایه احساسات معنوی است! ببین حسّ ادب چیست؟ مثلاً می‌روی دم حرم می‌گویند آقا یک اذن دخول بخوان وارد بشو. می‌گویی «ءأدخُلُ یا مَولای»، نگاه کن دیگر گریه هم نکردی‌ها! ادب رعایت کردی. همین، تمام است. امام حسین(ع) حسابت را می‌رسد.

ماجرای بی‌ادبی پیغام‌رسان عمر سعد

این استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه یک نفر آمد خیمه اباعبدالله الحسین(ع) از طرف عمر بن سعد ملعون که پیغام بدهد، گفت: دم درِ خیمه اباالفضل(ع) ایستاده، دمِ درِ خیمه علی اکبر(ع) ایستاده، عون و جعفر ایستاده، فدایشان بشوم. محافظان قَدَرقدرت اباعبدالله الحسین(ع) همه ایستاده‌اند. گفتند حمائلت را باز کن، یعنی شمشیر و خنجر را تحویل بده و بعداً وارد شو. گفت باز نمی‌کنم! شما مگر کی هستی؟ از درِ خیمه راهش ندادند. فرمود برو، برو بی‌ادب! اصلاً پیغامت را هم نمی‌خواهم بدهی. مولایمان که هنوز غریب نشده. آقا این رفت.

 عمر سعد به او گفت خب حمایلت را باز می‌کردی، نمی‌خوردندت که! گفت من دیگر غرورم اجازه نداد. گفت خب یکی دیگر برود. فلانی تو برو. دید یک ذرّه مثلاً آدم باادب‌تری است احیاناً. گفت تو برو این پیغام من را بده. حالا طرف یار غار عمرسعد است. آمد درِ خیمه امام حسین(ع)، گفتند حمایلت را باز کن، بی‌احترامی به مولا و ارباب ما نشود. گفت باشد، حمایلش را باز کرد. یک ذرّه ادب است دیگر. جزو دشمنان امام حسین(ع) هم هست.

اگر ادب کنی، امام حسین(ع) تو را جذب می‌کند

پناهیان تصریح کرد: آمد توی خیمه نشست، سلام به حضرت داد، حضرت سلام او را جواب داد. بعد فرمود کی هستند ایشان؟ گفتند این فلانی است، پیغام آورده است. آقا فرمود خب پیغامت را بگو. همین‌جور به امام حسین(ع) نگاه می‌کند. آقا فرمود خب پیغامت را بگو. حرف نمی‌زند و نگاه می‌کند. آقا فرمود خب پیغامت را بگو دیگر.

این استاد حوزه علمیه افزود: این فرد گفت آقا من غلط کردم با عمر سعد. حسین(ع) اینجوری است! یک ذرّه ادب رعایت کنید دل را می‌برد. حتّی از دشمن‌ها هم باشد و ادب کند، او را جذب می‌کند. به خدا حسین، من جزو دشمن‌هایت نبودم که هیچ، پدر و مادرم به فدایت حسین(ع). من پیاده بیایم ادبم را قبول می‌کنی؟ پای برهنه بیایم ادبم را قبول می‌کنی؟ یک راه حلّ ساده بگو ببینم از این عظمت پرثواب بخواهم بهره ببرم باید چی‌کار کنم؟ با ادب‌ها توی این سفر بیشتر می‌برند! هر چند گنهکار باشند.

 

فارس

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا